زندگی من

  • ۰
  • ۰

من میخوام تنها باشم

من میخوام تنها باشم 
اصلا از بودن با آدم ها میترسم
نمیدونم 
اینو چجوری باید به بقیه بفهمونم
  • زندگی من
  • ۰
  • ۰
امروز بعد از مدتها آمدم که سر بزنم اینجا
ببینم پیامی پیغامی ...
همینطور نشستم و مطالب را خواندم در اردیبهشت 96 وقتی مطالب 94 را خوانده ام خودم برای خودم بغض کردم،
عجببب پوست کلفتی ام من
و چه خوب که خیلی چیزها گذشته و تمامممم شده 
خدا رو شکر
گرچه مشکلات جدید جایشان را گرفته ولی بازهم باید گفت
این نیز بگذرد
  • زندگی من
  • ۰
  • ۰

مسیر زندگی

اگر برای طی کردن مسیر زندگی ام 
هیچ کس همراه من نباشد 
من این راه را دو نفره طی میکنم
آری دو نفره
من و خدای خودم
  • زندگی من
  • ۰
  • ۰

سپاس

سپاس از همه دوستان بابت تبریکاتشون که تولدم یادشون بود

ممنونم

  • زندگی من
  • ۰
  • ۰

سه و نیم سالگی

من سه و نیم سالگی ام یادم نمیاد حتی چهارسالگی و پنج سالگی 

خدا کند تو هم یادت نماند این روزهای پر از درد و در یک کلمه مزخرف را

  • زندگی من
  • ۰
  • ۰

آهنگ این روزهای من

آهنگ این روزهای من....








http://naslemusic.com/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%D8%A2%D9%87%D9%86%DA%AF-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%B2%D9%86%D8%AF-%D9%88%DA%A9%DB%8C%D9%84%DB%8C-%D8%B1%D9%81%D8%AA%DB%8C.html
  • زندگی من
  • ۰
  • ۰

یکبار و برای همیشه

باید یک بار و برای همیشه به خاطر همه چیز گریه کرد. آن قدر که اشک ها خشک شوند، باید این تن اندوهگین را چلاند و خلاص .

بعد دفتر زندگی را ورق زد. به چیز دیگری فکر کرد. 

باید پاها را حرکت داد و همه چیز را از نو شروع کرد...

  • زندگی من
  • ۰
  • ۰

جمعه ها

خیلی باحاله آدم جمعه ها بیاد سرکار 
.
.
.
.
.
اونم با دنده پنج تو بزرگراه
  • زندگی من
  • ۰
  • ۰

حسین پناهی

حسین پناهی چه زیبا گفت:

 ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻤﯿﺮﻡ ﻫﯿﭻ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺍﻓﺘﺎﺩ...!!!

ﻧﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﺨﺎﻃﺮﻡ ﺗﻌﻄﯿﻞ ﻣﯿﺸﻮﺩ...!

ﻧﻪ ﺩﺭ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﺣﺮﻓﯽ ﺯﺩﻩ ﻣﯿﺸﻮﺩ...!

ﻧﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻧﯽ ﺑﺴﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ...!

ﻭ ﻧﻪ ﺩﺭ ﺗﻘﻮﯾﻢ ﺧﻄﯽ ﺑﻪ ﺍﺳﻤﻢ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ ...!

ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻮﻫﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﮐﻤﯽ ﺳﭙﯿﺪﺗﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ...!!!

ﻭ ﭘﺪﺭﻡ ﮐﻤﯽ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺗﺮ ...!!!

ﺍﻗﻮﺍﻣﻤﺎﻥ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﺁﺳﻮﺩﻩ ﺍﺯ ﮐﺎﺭ ...!!!

ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻢ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺧﺎﮐﺴﭙﺎﺭﯼ ﻣﻮﻗﻊ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﮐﺒﺎﺏ

ﺁﺭﺍﻡ ﺁﺭﺍﻡ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﺸﻮﺩ ...!

ﺭﺍﺳﺘﯽ ، ﻋﺸﻖ ﻗﺪﯾﻤﻢ ﺭﺍ ﺑﮕﻮ...!

ﺍﻭ ﻫﻢ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﺶ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﺩﯾﮕﺮﯼ، ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ می برﺩ...!

ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﺗﻨﻬﺎ ﮔﻮﺭﮐﻨﯽ ﺭﺍ ﺧﺴﺘﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ...!

ﻭ ﻣﺪﺍﺣﯽ ﮐﻪ ﺍﻟﮑﯽ ﺍﺯ ﺧﻮﺑﯽ ﻫﺎﯼ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺍﻡ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ

ﻭ ﺍﺷﮏ ﺗﻤﺴﺎﺡ ﻣﯿﺮﯾﺰﺩ ...!!!

ﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ

ﻣﻦ می مانم ﻭ ﮔﻮﺭﺳﺘﺎﻥ ﺳﺮﺩ ﻭ ﺗﺎﺭﯾﮏ

ﻭ ﻏﻢ ﻫﻤﯿﺸﮕﯽ ﺍﻡ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﻢ می ماند...!!!

من می مانم و خدا.....   

با احساس خجالتی که ای مهربان چرا همیشه مرا از تو و دینت ترسانده اند..

چرا...؟


سالروز درگذشت حسین پناهی گرامی باد 

  • زندگی من
  • ۰
  • ۰

لحظه های گند

احساس می کردم اوضاع همینطوری بماند دق می کنم...
اوضاع همانطور ماند و دق نکردم!!!
لحظه های گندی داریم که تا مرز سکته پیش می رویم..
اما این نیز بگذرد
  • زندگی من